۲۸
دنبال کردن این شاعر
۲۱۹۰
ای جان من، جانان من، ای عشق شیرینم
ای یار من، دلدار من، وقتی که غمگینم،
نامت را میبینم، مست از این تسکینم
مِهرت در روح و تنم
از عشقت دل نمیکنم
ای جان همهی سینهزنان
نگران همهی سینهزنان
به غمت دل دادم
جز تو رو به احدی نزدم
یاحسین حتی به زیر لحدم
نروی از یادم
ثارالله، اباعبدالله آقا
……………………………….
نور دنیا، شور دلها، ای آقای عالم
در این غوغا، گشته ماوا، هیئتهای ماتم
این بیرق این پرچم، باشد بر دل مرهم
هرکس شد خیره به این
عشق ما گفته آفرین
ای جانم به عَلَم غم تو
به غم شبهای محرّم تو
که جهان را جان داد
بر ظلم و ستم یزیدیان
بر غربت مستضعفین جهان
خون تو پایان داد
ثارالله، اباعبدالله آقا
……………………………….
پیمان بستم، با تو هستم، تا جان در تن دارم
بعد از مردن، آقای من، از خاک سر بردارم،
بر پایت بگذارم، ای یارم ای یارم
سایهات روی سرم
نام تو ذکر آخرم
عمرم شد به غم تو سپری
چه شود که نام مرا ببری
به صف زوّارت
دل بستم به آخرین نفسم
جان سپارم به امیدی که رسم
به دمِ دیدارت
ثارالله، اباعبدالله آقا
شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۸ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
حمید رمی
شور امام حسین (ع) -(هرچی بیشتر میگم حسین)
۲۸
دنبال کردن این شاعر
۲۰۸۹
۰
هرچی بیشتر میگم حسین
بیشتر اشکم روون میشه
هرچی بیشتر میگم حسین
بیشتر دل روضهخون میشه
میگم حسین و با اسمش جلا میگیرم
میگم حسین و دوباره بها میگیرم
میگم حسین و اذن کربلا میگیرم
هرجا حرف عشقه، یکنفس میگم یاحسین
دیدنی زیاده ولی، مارایتُ الّا حسین
هرچی بیشتر میگم حسین
نزدیکتر به خدا میشم
هرچی بیشتر میگم حسین
زودتر حاجتروا میشم
میگم حسین و گناهام سبکتر میشه
میگم حسین و دلم باز کبوتر میشه
میگم حسین و حالم خیلی بهتر میشه
هرجا حرف گریهس، راهی نیست دیگه تا حسین
وقتی بین اشکام بگم، مارایتُ الّا حسین
هرچی بیشتر میگم حسین
آرومتر میشه زندگیم
هرچی بیشتر میگم حسین
زیباتر میشه بندگیم
میگم حسین و واسهم سختی آسون میشه
میگم حسین و همه دردا درمون میشه
میگم حسین و رزق من فراوون میشه
هرجا حرف دنیاست، دنیا رو میخوام با حسین
هرجایی که باشم میگم، ما رایتُ الّا حسین
شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۱ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
حمید رمی
زمینه امام حسین(ع) -(دل نکند از ولای تو، گدای تو)
۲۶
دنبال کردن این شاعر
۲۳۹۹
۵
دل نکند از ولای تو، گدای تو
سر ندهد جز برای تو، بهپای تو
حرمت دلخوشیِ دنیایم
من اگر کربلای تو آیم
سر بر خاک تو گذارم
اشک از دیدهام ببارم
ای دین و دنیایم لبیک، ای تنها ماوایم لبیک
آقا و مولایم هستی، آقا و مولایم لبیک
لبیک یااباعبدالله
ماه من و نور راه من، گواه من
ای همهجا تکیهگاه من، پناه من
همهجا یار و یاورم هستی
مهربانتر زِ مادرم هستی
نام تو سرِ زبانم
جز تو من که را بخوانم
ای جان جانانم لبیک، ای دین و ایمانم لبیک
تا آخر هستم عبد تو، ای شاه و سلطانم لبیک
لبیک یااباعبدالله
میرسد از کربلای تو، صدای تو
زندهدلان مبتلای تو، فدای تو
اینهمه بیرق عزاداری
عَلَم یاری است و بیداری
ما اصحاب کربلاییم
یاران خون خداییم
ای یار دیرینم لبیک، ای عشق شیرینم لبیک
من سرتاپا دردم آقا، ای تنها تسکینم لبیک
شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۷ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
حمید رمی
0 دیدگاه